به گزارش روابطعمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان قم، شهید محمدتقی امین در تاریخ ۲۵ اسفندماه ۱۳۴۲ در شهر مقدس قم به دنیا آمد. وی از دانشآموزانی بود که در در سالهای تحصیلش به جبهههای جنگ شتافت و در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۳۵۹ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ صحنه پیکارهای خونین و رشادتها و مجاهدتهای زیادی را دیده و از سرگذشت قیامها و انقلابهایی که در جهان به وقوع پیوسته است.
خاطرههای شورانگیز و حماسهبخش و غرورآفرین و جاودانهای به یاد دارد و قهرمانان فداکار و جانبرکف و رهبران و پیشآهنگان شکوهآفرین و بزرگاندیش زیادی را که در دامن خود پرورده است که هر کدام در یک روزگار و زمانی و در یک منطقه و مکانی قد برافراشته و در راه دفاع از اصالتها و کرامتها و ارزشهای متعالی انسانی، در راه برقراری جامعه اخوت و تحکیم نظام قسط و مساوات و عدالت و زدودن جور و تبعیض و جنایت در راه تکمیل مکارم اخلاق انسانی و در راه پیشبرد اهداف والا و ارجمند بشردوستی و تحقق ایمان و آرمان خدایی خویش، تلاشها و کوششها کرده است.
اما تاریخ صحنه پرشکوه و نمایش عظیم و معنیدار و عمیق و الهامبخش چون کربلا و امام و پیشوای شهادت، آرمان خداگونهای چون حسین (ع) و پیام جاودانه و حیاتآفرینی چون عاشورا را هرگز به یاد ندارد.
جویبار خون که از زخمگاه پیکره شهیدان تشنهلب در بیابان تفتیده و سوزان کنار فرات جاری شده بود، همواره و تا همیشه تاریخ و هر روز مواجتر و خروشناکتر از پیش بر گستره زمین جریان دارد و پیام خون شهیدان را در گوش جانها زمزمه میکند.
شور و شوق شهادت را در دل انسانها زنده میسازد و بر هر کوهساری ارغوان خونرنگ عشق میرویاند و بر دشت و دامن دشت و لالههای سرخ شهادت را به شکوفه مینشاند.
حسین (ع) رهبری است که به آزادگان جهان رسم و راه شهادت میآموزد و به قهرمانان درس اخلاص و پاکبازی میدهد و خلق را به دفاع از حقیقتها فرا میخواند و به محکومان نظامهای جور و جاهلیت چگونه مردن را یاد میدهد و فلسفه جهاد را در مکتب خویش تبیین میکند.
حسین (ع) آن ابرمرد تاریخ اسلام حج را از مکه به کربلا آورد و سراپا تسلیم و رضا در برابر دوست در عید عاشورا به قربانگاه خویش آمد تا همه هستی خود را که قربانی عاشقانه ایمان خویش بود تا صبح با ذکر و دعا و عبادت و شور شوق شهادت گذراند و آنان تا صبح نمایش حج حسینی را برگزار کنند و چه پرشکوه و عظیم است حجی که حسین (ع) در کربلا انجام میدهد. به طوری که شاعر میگوید:
ای کشته، ای که اسم تو مشکلگشاست / هنوز با قصه عجیب تو خلق آشناست
هنوز روید ز خاک پاک تو گلهای پاک عشق / دارد صبا ز کوی تو بوی وفا هنوز
طول زمان نبرد تو را ز یاد هیچ کس / هر دل جدا ز بهر تو گیرد عزا هنوز
این جانب محمدتقی امین فرزند محمدحسن این نامه را مینویسم و به عنوان وصیت است نه از این جهت که داراییام را تقسیم کنم، بلکه برای اتمام حجت و خداحافظی.
در حالی که قطرههای اشکار چشمان سرازیر است از خدای بزرگ طلب مغفرت و بخشش مینمایم و از پدر و مادرم حلالیت میطلبم و از آنها میخواهم که مرا ببخشند؛ نمیگویم گریه نکنند ولی طوری نباشد که باعث ناراحتیشان شود چون شهادت آرزوی من است.
من الآن در جبهه سوسنگرد هستم و تا به کربلا نروم و قبر امام حسین (ع) را زیارت نکنم به قم برنخواهم گشت. به خدا توکل میکنم و از مادرم میخواهم که برایم دعا کند چون در هدفی که من انتخاب کردهام هر لحظه شهادت وجود دارد.
اگر خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید و فقط یک حمد و سوره برایم بخوانید و از خدا برایم حلالیت بخواهید. بدانید که من از اینکه برای هدفم، پیروزی اسلام و پایداری جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی میجنگم خیلی خوشحالم و اگر در این راه شهید شوم به آرزوی خود رسیدهام چون آرزوی من همین است.
ای امام امت، ای خمینی کبیر، ای نایب برحق امام زمان (عج) ای که راه درست و راست را به من و ما نشان دادی، درود خدا بر تو باد؛ دعای خیر مادران شهید از دست داده پشت سر تو باد لذا باید بگویم: تمام عمر فدای یک لحظه از عمر اماممان خمینی.
لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله